کمیل کسان خود را بگو تا پسین روز پى ورزیدن بزرگیها شوند و شب پى برآوردن نیاز خفته‏ها . چه ، بدان کس که گوش او بانگها را فرا گیرد ، هیچ کس دلى را شاد نکند جز که خدا از آن شادمانى براى وى لطفى آفریند ، و چون بدو مصیبتى رسد آن لطف همانند آبى که سرازیر شود روى به وى نهد ، تا آن مصیبت را از او دور گرداند چنانکه شتر غریبه را از چراگاه دور سازند . [نهج البلاغه]

وبلاگ شخصی اصلان حسن پور

 
 
در انتخابات نهم چه گذشت؟(دوشنبه 85 خرداد 1 ساعت 4:59 عصر )

یک نگاه جامعه شناختی به انتخابات که در دو بخش تحریر شده است بخش اول با نام حربه انتخابات وبخش دوم بانام حربه جدید پوپولیسم.

۱-حربه انتخابات{دمکراسی استبدادی}

بچه که بودم یادم است وقتی که انتخابات مجلس شورای اسلامی می شدشور غوغایی در درونمان بووجود می آمد.نه اینکه ما هم میخواهیم یک کار سیاسی کودکانه انجام بدهیم بلکه مجبور بودیم به یک بازی سیاسی کودکانه .نامزدها کارت کت هایی را چاپ می کردند که یک طرفشان تقویم بودو یک طرفش عکس خودشان بود خوش تیپ خوش قیافه با جملاتی گنده که برای بزرگانمان قابل هضم نبود چه برسد به ما.ما هم توجهی به این شعارها نداشتیم.فقط با حسی کودکانه از زیبایی ورنگارنگ بودن آنها خوشمان می آمد .مخصوصا از تقویم پشتش .این بود که به جمع کردن این کارتها باهم مسابقه می دادیم.یک چند نفر بودیم که اگر تعداداین کارتها برای هر کداممان بیشتر بود دیگری مجبور بود کارت های خود را به آن بدهد.فقط اگر یک بار در این مسابقه برنده می شدی برای همیشه برنده بودی ودیگر هم نیازی به جمع کردن کارت نداشتی .وبه هنگام برنده شدن هم آنقدر احساس غرور در ما ایجاد می شد که انگار یکی از ماست که قرار است نمانده مجلس شود نه یکی از نامزدها .اینطور بود که به یک بازی کودکانه سیاسی وارد می شدیم.نامزد ها هم اینها را فهمیده بودند ومایل بودندکارت هلی زیباتری چاپ بکنندتا چشم بچه ها را بیشترکنند.ما هم شروع به دفاع کردن از یک نامزدی می کردیم که کارتش زیباتربود نه شعارهایش .کم کم این بازی به درون خانه ها هم کشیده می شد.پدر ومادر ها هم شاهدحرفهایمان بودند.آنهاهم کم کم به فضای این بازی کشیده می شدند.نه اینکه کارت جمع کنندفقط می گفتند دوره پیش رای دادیم چی شد؟الان هم فی الواقع از تر سمان رای می دهیم.تا اینکه اگر روزی خواستیم.کپن قند وشکر بگیریم به ما ندهند که چرا رای نداده ای .از تفصیل بگذرم آیا این قبیل کارهادرست است.آیاما انتخاب درستی داشته ایم از وضع مجلس ما فهمیده می شودکه ماهمینطوری انتخاب کرده ایم وفقط عده ای را به نان ونام ونوا رسانده ایم نمایندگان ما هم همینطوری شده اند مردان سیاسی واز تو خالی هستند .به جز نمایندگان یک چند شهر بزرگ که کودکانش به یک چنین بازی هایی دچار نمی شدند.الان انتخابات نهم ریاست جمهوری است.اگر کمی ریزتر به مجلس ضیافت انتخابات نگاه  کنیم حربه انتجابات تغییر یافته است.چرا که مردم فهمیده تر شده اند.وکودکان امروزی همه بن لادن را می شناسنداما کودکان ۱۵سال پیش مجبور بودندبا فقر پدر دست وپنجه نرم کنندوخودشان را به جای دلخوش کردن با عروسک اینطوری دلخوش کنند{شهرها وروستاهای کوچک ودور افتاده الان هم همینطور است}در خانه اکثر ماماهواره وجود دارداینترنت هم که نقل مجلس است .از منزل شخصی خودم مثال بزنم خواهر ۱۲ساله من الان از ۱۲سالگی من در ۱۵سال پیش با سوادتر وآگاه تر است. این آگاهی ها را نامزد ها هم فهمیده اندحربه انتخاباتشان طبیعتا تغییر خواهد کرد .هوای تازه/دولت مدرن/اصول گرایی/اصلاح طلبی/دولت رفاه/دولت عشق/و...از این قبیل حرفها کاندیدایی دم از اصلاح طلبی می زند که ۴۵سال در عرصه اداره کشوراز سنت پارافراتر ننهاده است .یک زمانی امامه وریش ملاک حق بودن بودالان فهمیده اند که زمان امامه وریش گذشته است .چرا که همه زندانیان سیاسی ما را می شناسند.وغالب مردم هم به تا ئید آنها بر خواسته اند.الان پس زمان یک حربه دیگری است.{اصلاح طلبی} فرزندان سنت چطور از اصلاحات حرف می زنندخدا هم نمی داند.کار حضرت فیل هم نیست .کار فیلسوفان سیاسی هم نیست فقط میدانم که مردم دیگر نه به اصلاحات گوش می دهند نه به شعار های دیگر.این دوره ریاست جمهوری هم مثل انتخابات های دیگر خواهد شدواقلیت به اکثریت حکومت خواهد کرد وانتصابات دوباره به مزاق سردمداران شیرین خواهد بود{این هم یک دمکراسی است که من اسمش را می گذارم دمکراسی ازپیش تعیین شده :دمکراسی استبدادی}یک چیز دیگر یادم افتاد٬آیاوجود نامزدی به عنوان تعدیل کننده ی دو قطب اصلاح طلبی واصول گرایی {آن هم به جای نو محافظه کاری ومحافظه کاری}آیاکار علمی در عرصه انتخابات می باشد؟عده ای یک شبه رد صلاحیت می شوندویک شبه با پیام ولی مطلقه فقیه تائید صلاحیت ٬از همان اول رد نمی شدند اینطوری شورای نگهبان به خدا قسم سنگینتربود آبرویش هم کمتر می رفت.ماجرای مجلس هفتم هم تکرار نمی شد.بر اساس کدامین ملاک است که آقایان معین ومهر علیزاده باهم رد صلاحیت بشوند .باهم تائید.اگر کمی به شخصیت کاری این دو نفر فکر کنیم زمین تا آسمان بین شان فاصله است.{هیچ ملاک علمی برای این کار شورای نگهبان وجود ندارد}مثال دیگرش بیچاره آقای زواره ای می باشد.کسی که چند بار تائید صلاحیت شده٬سالهای متمادی عضو شورای نگهبان بود٬حالا رد میشودخودایشان هم نفهمیده اندچرارد شده اند.از میان ۱۰۰۰نفر  ۸نفر تائید می شوند ۸نفری تا حدودی وجهه یکسان دارندوزمانی گوشه ای از قدرت را به دست داشته اندودارند.این یعنی از بین ۱۰۰۰نفرفقط ۸می توانند برای نظام تائیدیه بگیرندوآدم اندوبقیه..{خدا می داندچه القابی می دهند}با این قبیل کارهاکه نمی شودمردم را به پای صندوق رای آورد.تازه کم کم که ۲۷ خرداد نزدیکتر می شویم دم از انصراف به نفع دیگری میزنند تا رای ها بالاتر برود.یعنی یک عده که همیشه به پای صندوق میروند بروند به ۲ یا۳ نفر رای بدهندوآنکس که انتخاب می شوندبارای بالا انتخاب بشود.تا یک حماسه دیگربه افتخارات حماسی ایران افزوده شودوآبرویمان به جای اینکه درمقابل ملت زجر دیده ی ایران حفظ شوددر مقابل آمیریکا حفظ شود گویی رئیس جمهور برای مردم آمریکا می خواهد کار کند نه مردم ایران {{{{{{اما نامزد های محترم اینرا بدانید که مردم ایران دیگر اسیر حربه انتخابات{/منور الفکربازیها:آقای لاریجانی در یکی از شماره های شرق گفته بودکه کشتن بختیار به نفع ملت ودولت نبوده است/جوان پسند نشان دادن ها٬ کاپشن سفید پوشیدن ها که یک زمانی نشان طاغوتی بودن بود٬ حلقه بدست کردن هاکه زمانی حرام بود٬ که خود این مبحث بسیار گفتگو می طلبد}نخواهند شد.۲۷ خرداد عنوانگر این مدعای من خواهد بود}}}}}}

تحریر در تاریخ۲۰/۳/۸۴ توسط ابوالفضل گلمحمدی

۲-حربه جدید {پوپولیسم}

انتخابات هم تمام شد آقای احمدی نژاد هم به پیروزی رسیدکسانیکه دم از صلاح طلبی می زدند به قدرت نرسیدند اما الان در موضع یک اتفاق بزرگتری هستیم .آیا بادولت اصول گرایی شاخه ای از محافظه کاری می توان به اصلاحات رسید؟اینجاست که افق تازه ای را می باید اصلاح طلبان در نظر داشته باشند.البته به نفع اصلاح طلبان تمام خواهد شد. حالا خاتمی رادر قدرت ندارندکه به مانند استخوانی تیز دز گلو گیر کندونکته اساسی که میبایداینان بدان توجه کنندائتلاف است .منظور من از این جمله ائتلاف شعاری نیست برای کسب قدرت بلکه یکسان کردن صحبتها  وعقیده هاوبیان یکسان همه گیرنه تنهایی توسط یک حزب تابادو حرکت روزنامه ای توقیف شود (اقبال)در بخش اول حربه انتخابات را بیان کردم .اما الان آیا شاهد آن مدعای بنده نیستید؟چند رای باطله داشتیم؟یک میلیون ۲۰۰ هزار و خورده ای چند نفر پای صندوق نرفتند؟۲۰ میلیون.۲۱ میلیون در برابر۲۸ میلیون آیا این نشانگر سردر گم بودن مردم ایران نیست؟آیااین انتخاب می تواند همان مدای ما باشد که یکروزی می گفتند خاتمی حمایتت می کنیم !ویک روزی گفتند خاتمی استعفا !!! حال این دو گانگی انتخاب وتحریم نتیجه اش می شودکه ما توسط یک حربه دیگری وآن هم حربه ای که تا بحال به این صورت استفاده نشده بود٬ پوپولیسم رئیس جمهوری برای خود بر گزیدیم.آقای احمدی نژاد رئیس جمهور منتخب ۲۸ میلیون ملت ایران است که ۱۷ میلیون اوراتائید کردا اندیعنی رئیس جمهوری با۱۷ میلیون رای به یک ملت ۴۸ میلیونی که حق رای داشته اند می بایست ریاست بکند اما نکته ای که میبایددراینجا ذکر بشود :رئیس جمهوری که با ۱۷ میلیون انتخاب شود آیا این معنا را می دهد که ما نظام را تا ئید کرده ایم.۱۷ میلیون تائید نظام یا ۲۸ میلیون .اگر هم از حساب وکتاب قانون رای گیری مسئله را بسنجیم ۲۸ میلیون تائید نظام در مقابل ۲۱ میلیون عدم تائید قرار می گیرید.که این بازی تائید هم باید به دور دوم کشیده میشد.مثل تائید هاشمی واحمدی نژاد که هیچ فرقی هم با هم ندارند یکی پدر است ویکی پسر ...واز این قبیل حرفها که خیلی ها هم غافل اند.اما عده ای می گویندبلاخره نظام تائید شد.اماآیا این تائید نظام جواز هر قبیل کاری رابه کسانیکه به قدرت رسیده اند (هم مجلس رادر اختیار دارندوهم شورای شهر راوحالاهم قوه مجریه)میدهد.یعنی فقط خود را کاریزما نشان دادن نه اینکه کاریزما بودن یا کاریزمایی عمل کردن.آیا کاریزما بودن وعمل به شعارهای پوپولیستی فقط در ۴ سال و۸ سال خواهد بود ودر این ۴ سال به ملت صدقه خواهند داد.بعد از ۴ سال دوباره جریان به دور باطل خواهد کشید؟وما دعواهایمان دوباره شروع خواهد شد؟وبرای کسب قدرت دوباره باید شعارهای پوپولستی بدهیم تا پیروز شویم!یانه!!!؟یا باید روی پوپولیسم کمی کار بکنیم.تا مردم رابه گونه ای دیگربرای تائید نظام به پای صندوق رای بیاوریم وبعد شعار دهیم نظام تائید شد!نظام تائید شد!!!!!!ولی بلاخره پوپوایسم پیروز کننده بود .(۴ سال )از سرنوشت ملت دردست به قدرت رسیده اکنونی است.آیا در این ۴ سال به آینده ملت هم فکری خواهند کردویا فقط در این ۴ سال کمی رنگ آسایش را خواهند دیدویا بعد از آن دوباره تورم بالا خواهد رفت وبعد از ۴ سال همان آش است وهمان کاسه..!!

تحریردرتاریخ۲۹/۴/۸۴ توسط ابوالفضل گلمحمدی 

                                   به امیدایرانی آباد   







بازدیدهای امروز: 3  بازدید

بازدیدهای دیروز:2  بازدید

مجموع بازدیدها: 7018  بازدید


» لینک دوستان من «
» فهرست موضوعی یادداشت ها «
» آرشیو یادداشت ها «
» اشتراک در خبرنامه «